Review Dr.Mohammad Maleki دکتر محمد ملکی - Politician in

Why Choose Dr.Mohammad Maleki دکتر محمد ملکی In Others In Tehran

66.67% People Answered Yes For the Poll

Like Rating

2 Votes

Dislike Rating

1 Votes

Rate This location on below categories

Transparency in Actions

1 Votes
1 Votes

Communication Skills

1 Votes
1 Votes

Leadership Abilities

1 Votes
1 Votes

Ethical Conduct

1 Votes
1 Votes

Community Engagement

1 Votes
1 Votes

Policy Knowledge

1 Votes
1 Votes

DecisionMaking Skills

1 Votes
1 Votes

Public Speaking

1 Votes
1 Votes

Trustworthiness

1 Votes
1 Votes

Commitment to Public Service

1 Votes
1 Votes

Dr.Mohammad Maleki دکتر محمد ملکی - Politician in


Others


Others, Others


Tehran, Iran - 0


noreply@vimarsana.com

Detailed description is صفحه رسمی دکتر محمد ملکی در فیس بوک جهت انتشار دیدگاهها، نوشته ها و اخبار مرتبط . . The official page of Dr. Mohammad Maleki.For English Bio see the following link:. https://tavaana.org/en/content/dr-mohammad-maleki-educator-freedom-fighter. . . فشرده اي از زندگي سياسي – اجتماعي دكتر محمد ملكی. . بيستم تير ماه هزار و سيصد و دوازده شمسي در "قصبه ی" تجريش در يك خانواده كشاورزي – كارگري متولد شد. پدرش پس از مدتي كه به كار باغداري مشغول بود، مغازه اي كوچك در سرپل تجريش (گُوگَل) پيدا كرد و به كار قنادي پرداخت. پدرش را كه اهالي شميران "مش حسين قناد" مي ناميدند، كارگري بود غير مزدور كه خود شيريني، آبنبات و شکلات و ... مي ساخت و مي فروخت. . وقتي به مدرسه رفت و كم كم با محيط مدرسه و همكلاسي ها آشنا شد، متوجه تفاوت بسيار بين دانش آموزان مدرسه شد. در تجريش مدرسه ای بنام شاهپور تجريش وجود داشت كه در آن تفاوت طبقاتي را مي شد بخوبي لمس كرد. بچه اعيانها و بچه محلي ها. پدران بچه محلي ها غالبا كشاورز، باغبان، ‌كاسب جزء و كارگر بودند و پدران بچه اعيانها، وزير و وكيل و سفير و پولدارها. طبيعي است از وضع بچه ها و تفاوت آنها مي شد فهميد متعلق به كدام طبقه هستند. آرام آرام در ذهنش اين سوال مطرح شد كه چرا اينهمه تفاوت و چراهاي ديگر؟ . وقتي به خانه مي رفت، مي ديد پدرش را كمتر مي تواند ببيند زيرا او از صبح زود تا آخرهاي شب در مغازه اش كار مي كرد تا لقمه ناني به كف آرد. كار در كنار كوره و فِر و دود و آتش. گهگاه كه به مغازه مي رفت و كار طاقت فرساي پدرش را مي ديد چراها در ذهن بچه گانه اش پررنگ تر مي شد. در سيزده يا چهارده سالگي كه با مشكلات فراوان به دبيرستان رفت، با مطالعه ي كتاب و روزنامه ها کم کم پاسخ چراهايش را پيدا كرد: ظلم و نابرابري. . در سال ۱۳۲۷ كه به سن ۱۵ سالگي رسيده بود با شنیدن اخبار تحرکات در دانشگاه تهران، دانشگاه در ذهنش يك مكان مقدس شده بود. سال ۱۳۲۹ با بچه هاي شميران با هدف مبارزه براي استقلال و آزادي و برابري، "سازمان ملي شميران" را تاسيس كردند. وقتي نهضت ملي شدن نفت پا گرفت به شدت فعال شد و در حزب زحمتكشان ملت ايران نام نويسي كرد و پس از آن با جدا شدن عده اي كه خود را "نيروي سوم" مي ناميدند به آنها پيوست و در حوزه ها و كميته هاي دانش آموزي فعال بود. از طرفداران پر و پا قرص دكتر مصدق بود و در تمام دوران نخست وزيري او و حوادثي كه پيش آمد از جمله ۳۰ تير سال ۱۳۳۱ همگام و همراه با مصدقي ها در مبارزه با استبداد و استعمار كوشا بود. پس از كودتاي ۲۸ مرداد و تشكيل نهضت مقاومت ملي با اين تشكل در كميته شهرستان شميران همكاري داشت. در سال ۱۳۳۵ آنگاه كه به يكي از بزرگترين آرمانهاي خود كه ورود به دانشگاه بود رسيد، فعاليت هاي آزاديخواهانه و برابري طلبانه او اوج گرفت. تا آنجا كه وقتي در سال ۱۳۳۹ فضاي سياسي بازتر شد و جبهه ملي دوم تشكيل شد، عضو كميته مركزي دانشجويان دانشگاه تهران بود و در همين سال هنگام توزيع اعلاميه، دستگير و روانه ي زندان قزل قلعه گرديد. از سال ۱۳۴۰ كه به عضويت هيات علمي دانشگاه تهران درآمد، ارتباطش با دانشجويان و استادان روز به روز زيادتر مي شد. . پس از حوادث سال ۴۱-۴۲ چون فردي مذهبي بود مساجدي مانند مسجد دانشگاه تهران،‌ مسجد هدايت و مسجد همت تجريش پايگاه فعاليت سياسي دانشجويان و تعداد از استادان از جمله محمد ملكي گرديد. او از آن سالها تا زمان انقلاب ۱۳۵۷ دوش به دوش دانشجويان و جوانان و قشرهاي دردمند مردم بخاطر برپايي آزادي و برابري هيچگاه از پاي ننشست. او با تحمل مشكلات فراوان كه از سوي روساي دانشگاه و ساواك فراهم مي شد مقاومت مي كرد و ارتباط تنگاتنگ خود را با دانشجويان مبارز هرگز قطع نكرد. . در سال ۱۳۵۶ جزء كساني بود كه جمعيت مبارزه در راه آزادي و حقوق بشر را تاسيس كردند و از فعالين اين جريان بود. سال ۱۳۵۷ در اولين راهپيمايي دانشجويان شركت داشت و پس از تشكيل سازمان ملي دانشگاهيان ايران نماينده ي دانشگاه تهران در مجمع عمومي سراسري و عضو شوراي مركزي سازمان ملي دانشگاهيان در دانشگاه تهران بود. ايشان در اين سال بعنوان يك استاد مبارز در غالب دانشگاههاي ايران و مساجد حضور مي يافت و سخنراني مي كرد. در هفته همبستگي استادان و دانشجويان و تحصن يك شبه در دبيرخانه دانشگاه تهران حضور فعال داشت تا بالاخره حادثه ي بيادماندني اعتصاب ۲۵ روزه اساتيد دانشگاه تهران در دبيرخانه (۲۹ آذر تا ۲۳ دي ماه) انجام شد كه منجر به فرار شاه (۲۶ دي ماه ۱۳۵۷) گرديد. او در برپايي تحصن ۲۵ روزه نقش موثر و اساسي داشت. . وقتي انقلاب پيروز شد با اصرار آيت الله طالقاني با شرط اينكه دانشگاه بوسيله شوراي هماهنگي كه از نمايندگان واقعي دانشجويان،‌استادان، كارمندان اداره شود و استقلال دانشگاه تضمين گردد به اين سمت انتخاب شد و با وجود مشكلات عديده اي كه از سوي حاكمان تازه به قدرت رسيده از جمله حزب جمهوري اسلامي برايش فراهم شد، يك سال و چند ماه (اسفند ۵۷ تا خرداد ۵۹) مقاومت كرد تا بالاخره با حمله نظامي به بهانه ي انقلاب فرهنگي، درب دانشگاهها را به روي دانشجويان و استادان بستند. پس از گذشت يك سال از بسته شدن دانشگاهها دكتر ملكي در مقاله اي تحت عنوان "انقلاب فرهنگي يا كودتاي فرهنگي" بيش از پيش مورد غضب حاكمان قرار گرفت و پس از حوادث خرداد ۶۰، در تيرماه همان سال با اتهامات واهی و ساختگی دستگير و به مدت ۵ سال زير سخت ترين شكنجه ها،‌ توهين و تحقيرها در زندانهاي اوين،‌ حسين آباد و قزل حصار زنداني شد. . پس از خروج از زندان (در مرداد ۱۳۶۵) پس از مدتي با اصرار عده اي از استادان كار تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي را شروع كرد (در كازرون و تهران) ولي هرگز از دفاع از آزادي و برابري و بيان حقايق در كلاس ها خودداري نكرد تا اينكه از اين دانشگاه هم بدستور رییس دانشگاه اخراج شد. . پس از تشكيل شوراي فعالان نيروهاي ملي – مذهبي با آنها همكاري سياسي – اجتماعي داشت كه بالاخره منجر به دستگيري دسته جمعي و حدود ۶ ماه تحمل حبس در سلول هاي انفرادي در عشرت آباد شد. پس از آزادي از زندان، محاكمه و محكوم به هفت سال زندان گرديد. . بالاخره روز ۳۱ مرداد ۱۳۸۸ براي سومين بار دستگير شد و بعلت بيماريهاي لاعلاج اجبارا پس از ۱۹۱ روز كه حدود ۹۰ روز آن را در زندان انفرادي بند ۲۰۹ بود، بناچار وی را به مرخصي فرستادند (۱۰ اسفند ۱۳۸۸) و در كيفرخواست تنظيمي از سوي شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب شامل ماده ۱۶۸ قانون مجازات اسلامي شناخته شد و او را محارب اعلام كردند. دادگاه او نهایتا او را از بخشی از اتهامات تبرئه کرد و نهایتا به یک سال حبس تعزیری محکوم گردید. در بهمن ۱۳۹۰ و آذر ماه ۱۳۹۱ او را به خاطر نوشته ها و نامه های انتقادی اش به زندان احضار کردند. . .

Established in the recent years Dr.Mohammad Maleki دکتر محمد ملکی in others, tehran in iran.

This well-known establishment acts as a one-stop destination servicing customers both local and from other parts of the city...